حسنای مامان

بابایی شیفته...

سلام حسناگلی مامان خوبی عزیزدلم؟... ایشالا ک همیشه خوبه خوب باشی... عزیزم بابایی امشب شیفته و باز ما تنهاییم نیم ساعت پیش شما رو خوابوندم و خودمم تو وبلاگت دارم میچرخم.... خداروشکر چند روزه خیلی دختر خوبی شدی و زیاد اذیتم نمیکنی ولی خیلی هم شیطونی... راستی مامانی دیشب بابایی تو خونه راه میبردت شما عاضق اینی ک راه بری خب داشتم میگفتم بعد ک یکم راه بردت ولت کرد خودت 5.6قدم رفتی ن و بابایی هم کلی ذوق کردیم امروزم من داشتم باهات تمرین میکردم تلاشت خوبه مامانی... خیلی دلم برای بابا تنگ شده اصلا طاقت دوریش ندارم ایشالا ک همیشه سایش بالای سرمون باشه.. حسناجونم شما بای قدر همچین بابای مهربونی رو بدونی مامانی بابای تو بهترین بابای دنی...
28 مرداد 1392
1